در قرآن، آیاتی وجود دارد که ویژگیهای آنها را برشمرده ، میتوان بر یاران خاصّ حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تطبیق داد و در بعضی از روایات نیز بیان شده که این آیات در مورد مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اصحاب ایشان است؛ از جمله میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛1
اى کسانى که ایمان آوردهاید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى [دیگر] را مىآورد که آنان را دوست مىدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن [و] بر کافران سرفرازند در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىترسند. این فضل خداست آن را به هر که بخواهد مىدهد و خدا گشایشگر داناست.»
بر اساس این آیه، خداوند در آینده، جمعیّتی را برای حمایت دین بر میانگیزد و اوصاف کسانی را که باید این رسالت بزرگ را انجام دهند، چنین شرح میدهد:
1. آنان عاشق خدا بوده و جز به خشنودی او نمیاندیشند. هم خدا آنها را دوست دارد و هم آنان خدا را دوست دارند. «یحبّهم و یحبّونه»؛
2. در برابر مؤمنان، خاضع و فروتن هستند. «اذلّه علی المؤمنین»؛
3. در برابر ستمکاران، قدرتمند هستند. «اعزّه علی الکافرین»؛
4. جهاد در راه خدا برنامة همیشگی آنهاست. «یجاهدون فی سبیل الله»؛
5. ثابت قدم بوده و از ملامتکنندگان باکی ندارند. «و لا یخافون لومه لائم»؛
در پایان میفرماید: به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش شخصی)، مرهون فضل الهی است که به هرکس شایسته باشد، داده میشود. «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم».
در روایات این آیه را به یاران حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تفسیر کردهاند؛ زیرا ایشان با تمام قدرت خویش در برابر آنها که از آیین حقّ و عدالت مرتد شدهاند، میایستند و جهان را پر از ایمان و عدل و داد میکنند.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) اوصافی برای یاران حضرت مهدی(علیه السلام) بیان شده که با اوصاف یاد شده در این آیه هماهنگ است.
به طور کلّی میتوان اوصاف و ویژگیهای یاران خاصّ حضرت را در روایات چنین شمارش کرد.
اوصاف یاران در حدیث
1. شناخت عمیق نسبت به خدا: امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «در قلوب آنان (یاران مهدی(علیه السلام))، نسبت به ذات خدا شکّی نیست.» و «آنان به وحدانیّت خداوند آن چنان که حقّ وحدانیّت اوست، اعتقاد دارند.»
2. نامگذاری آنان به سپاه خشم: راز این نامگذاری آن است که آنها به رهبری امام خود، نماد خشم الهی نسبت به جامعة فاسدی هستند که شیرازة اعتقادی، سیاسی و اخلاقی آن از هم گسیخته است. آنها با در هم پیچیدن طومار آن جامعه، طرحی نو در انداخته و جامعهای عادل را که خوشبختی و رفاه بر آن سایه افکنده، بنیان مینهند.
3. آنان جوانان هستند که جز اندکی پیر در میانشان نیست، همچون سرمه در چشم یا نمک در غذا.
این تشبیه بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، مؤمنترین و مخلصترین یاران امام(علیه السلام) و دارای بینشی بسیار وسیع میباشند که حضورشان در آن جمع ضروری است. همان طور که هر چند مقدار نمک در غذا نسبت به سایر موادّ آن کمتر است، امّا وجودش بسیار با اهمّیت و ضروری است. این ترکیب نیروی انسانی با ویژگیهای روحی آدمی تناسب دارد؛ زیرا جوان، به طور طبیعی انگیزه و ارادهاش نیرومندتر از پیر است؛ از سویی دیگر پیر از لحاظ رشد فکری، تجربه و بینش، برتر از جوان است و یک سپاه پیشرو به هر دو گروه نیازمند است، امّا به انگیزه و نیروی اراده، نیازمندتر.
اگر به ارائة نظر مشورتی از سوی یاران احتیاج افتد، در این صورت تعداد کم هم کفایت میکند و روشن است که نظردهی در مورد کارهای مهم با خود امام(علیه السلام) است، مگر آنجا که از یارانش مشورت بخواهد؛ همان طور که گاهی اوقات پیامبر(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) چنان میکرد. به ویژه پس از آنکه امام(علیه السلام) با آنان پیمان میبندد: «آن گونه باشد که آنها میخواهند.»
4 . یاران امام(علیه السلام) با چند ویژگی از دیگران ممتاز میگردند:
ـ در نتیجة آزمایشهای الهی در دورة پیش از ظهور، به درجة نخست اخلاص دست مییابند؛
ـ آنها نخستین کسانی هستند که پس از جبرئیل، با امام مهدی(علیه السلام) بیعت مینمایند و به سخنان آن حضرت گوش فرا میدهند؛
ـ آنان در دولت جهانی، فقیه، قاضی، حاکم و دولتمرد هستند؛
ـ آنها در نبرد جهانی، فرماندهان سپاه امام(علیه السلام) هستند و نه رزمندگانی ساده.
امام(علیه السلام) تنها به آنان بسنده نخواهد کرد؛ بلکه همان طور که در روایات آمده «در مکّه میماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی مدینه حرکت میکند» و بر طبق روایتی دیگر «آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز خدا بر روی زمین باقی نخواهد ماند.»
روایات در برابر تعیین مدّت حضور امام(علیه السلام) در مکّه سکوت کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر میرسد، این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد.
5. نامها، کنیه، نسب و شهرهای یاران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مشخّص است: زهری از قول پیامبر(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: «پرچمهای سیاهی از مشرقِ زمین، نمایان میشوند، مردانی قوی و نیرومند آنها را رهبری میکنند، آنان مردمانی هستند که (بر صورت خود) موی دارند، شهرت آنها شهرهایشان [مانند قمی، تهرانی، خراسانی، اصفهانی و شیرازی] و نامهایشان اسمهایی از قبیل کنیه [مانند: ابوالقاسم، ابوالحسن، ابوالفضل و ابوطالب] است. شهر «دمشق» را میگشایند و به مقدار سه ساعت شفقّت و رحمت از دلهایشان برداشته میشود.»
6. مردمی گمنامند: مرحوم سیّد رضی در «نهجالبلاغه» ضمن خطبهای از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت دربارة برخی از فتنههای آخرالزّمان فرمود: «در آینده، فتنههایی همانند پارههای شب تاریک ظاهر خواهند شد که برای جلوگیری از آن، کسی قیام نخواهد کرد... فتنهانگیزان گروهی هستند که اذیّت و آزارشان بیشتر است تا غارت نمودنشان. گروهی با آنان جهاد خواهند کرد و در راه رضای خدا به مبارزه با آنها خواهند برخاست که در نزد گردنکشان خوار و ذلیل و در روی زمین مجهول و ناشناخته و قدر منزلتشان معلوم نیست، ولی در آسمان مشهورند.»
7. رنگ پرچمهایشان سیاه است: محمّد بن حنفیه از امام علی(علیه السلام) روایت کرده است که آن حضرت دربارة کسانی که از مشرق قیام خواهند کرد و با حزبی که در «بغداد» به وجود میآید، خواهند جنگید، فرمود: «آنان صاحبان پرچمهای سیاه و مردم مستضعفی هستند که خداوند به آنها عظمت و نیرو میبخشد و آنان را پیروز میگرداند.»
8. در شجاعت نظیر ندارند: ثوبان از قول رسول خدا(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) روایت میکند که آن حضرت فرمود: «پرچمهای سیاه از طرف مشرق ظاهر میشود و آن چنان با اهل فتنه میجنگند و مبارزه میکنند و آنها را میکشند که تا آن موقع هیچ گروهی بدان سان نجنگیده باشد و هیچ قومی را بدان سان نکشته باشند.»
9. فرمانروایشان «سیّد» است: اصبغ بن نباته از امام علی(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت در ضمن خطبة مفصّلی راجع به علائم آخرالزّمان فرمود: «پرچمهایی از مشرق زمین (به سوی عراق) رو میآورند که علامت ندارند، جنس این پرچمها از پنبه، کتان و حریر نیست، بر روی پوشة (لفّاف) آنها نوشته شده است: «لااله الاالله، محمّد رسول الله» و سیّدی از دودمان رسول خدا(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) این پرچمها را رهبری میکند. پیوسته به پیش میتازند تا اینکه به کوفه میرسند، آنها خونهای پدران خود را مطالبه میکنند.»
10. نسبت به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفت دارند: امام سجّاد(علیه السلام) میفرماید: «آنان کسانیاند که به امامت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اعتقاد دارند».
11. اخلاص دارند: امام جواد(علیه السلام) فرمود: «هنگامی که برای مهدی، 313 تن از اهل اخلاص جمع شد، خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد».
12. مصلح و فرمانبردار امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «اطاعت آنان از امام، بیشتر از فرمانبری کنیز در برابر مولایش است».
13. استقامت: آن حضرت همچنین فرمودند: «... گویا قلبهای آنان مانند تکّههای آهن است ... محکمتر از سنگ است».
14. جان نثاری: از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «آنان پروانهوار شمع وجود امام را در میان گرفته و او را با جانشان محافظت میکنند».
15. برخورداری از تأییدات الهی: امام علی(علیه السلام) فرمودند: «... خداوند مردی (مهدی) را در آخرالزّمان بر میانگیزاند ... او را با ملائکهاش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود».
16. شهادتطلبی: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «یاران مهدی، آرزو میکنند که در راه خدا به شهادت برسند».
17. صبر و بردباری: امام علی(علیه السلام) میفرماید: «یاران مهدی، گروهی هستند که به خاطر صبر و بردباری در راه خدا، بر او منّت نمیگذارند و از اینکه جان خویش را تقدیم حضرت حق میکنند، به خود نمیبالند و تکبّر نمیکنند».
18. شیران روز و زاهدان شب: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «گویا من نظر میکنم به قائم و اصحاب او در نجف و کوفه، سجدهها به پیشانیهای آنها اثر گذاشته است؛ شیران در روز و راهبان در شبند ...».
19. همدلی: امام علی(علیه السلام) میفرماید: «ایشان یک دل و هماهنگ هستند».
20. خواستار برکت: امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «آنان بر فراز اسبهای خود دست بر زین امام میکشند و تبرّک میجویند».
21. عبادت الهی: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در دل شب، از خشیّت خداوند، نالههایی دارند، مانند نالة مادران پسرمرده» و «شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند.»
22. علم و بصیرت: امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «پس گروهی در آن فتنهها صیقلی میشوند، مانند صیقل دادن آهنگر، شمشیر را. دیدههای آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته است. در شب جام حکمت را به آنها مینوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند».
23. حق یاوری: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «خداوند به وسیلة آنها، امام حق را یاری میکند».
24. حکمت نورانی: از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «گویی دلهای آنان مشعل نورانی است (کان قلوبهم القنادیل)».
از نگاه دیگر
حضرت امام صادق(علیه السلام) در روایتی ویژگیها و برنامههای کسانی را که میخواهند از یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند، بیان کردهاند.
«من سرّه ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق؛ هر کس خوشحال میشود و دوست دارد که درشمارِ یاران حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با ورع بودن، اخلاق کریمانه و بزرگوارانه داشتن».
ویژگی نخست: منتظر بودن
انتظار کشیدن ـ که از وظایف یاران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است ـ یک حالت و عمل قلبی و درونی است که آثار و برکتهای فراوان بیرونی هم دارد. انسان منتظر، دائماً به در نگاه میکند. پیوسته در درون و باطن به عالم بالا نگاه میکند که آقایش چه زمانی تشریف میآورد.
پس اوّلین اثر انتظار، این است که انسان را دائماً به یاد منتظَر میاندازد؛ یعنی در حقیقت، انسان منتظِر، یک لحظه هم از یاد آن حضرت غافل نیست.
دومین اثر، آماده شدن و مهیّا شدن برای آمدن امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. شخصی از امام صادق(علیه السلام) میپرسد: متی الفرج؛ آقاجان! گشایش و فرج شما اهل بیت(علیه السلام) چه زمانی است؟ امام فرمودند: «مالک و الفرج و انت ممن ترید الدّنیا!؟؛ تو را به فرج چه کار در حالی که از کسانی هستی که دنیا را میخواهند و دنیاطلبند؟! کسی میپرسد فرج چه زمانی است، که خود را برای آن ساخته و آماده کرده است. تو فرج را برای آن میخواهی که دنیایت آباد شود! مشکلات اقتصادی و سیاسی برود! تو خود آقا را نمیخواهی. آقا بیاید تا دنیایت را آباد کند. بنابراین پرسشت بیجاست!»
پس مهم، آماده بودن برای ظهور است.
اثر سوم انتظار، لحظه شماریِ انسانِ منتظر برای آمدن آن حضرت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. لحظه لحظه میگوید: خدا کند تو بیایی!. اصلاً آمدن حضرت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در خواب میبیند. نه اینکه بگوید ـ نعوذبالله ـ آقا تا هزار سال دیگر هم ظهور نمیکند.
ویژگی دوم: با ورع بودن
دومین ویژگی یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تهذیب نفس و خودسازی است. در اسلام، یک منطقة ممنوعه داریم و یک منطقة قُرق. منطقة ممنوعه، گناه است و منطقة قرق شده، مکروهات و شبهات.
دوری از گناه، تقوا و دوری از مکروهات و شبهات، ورع نام دارد. اگر کسی بگوید: میروم و در مرز سرزمین گناه میایستم و گناه نمیکنم بداند که شیطان میآید و آرام به گناه هلش میدهد!
برای حفظ خودمان، باید یک سری مستحبّات را انجام دهیم. مستحبّات، بازوی واجبات است و باید یک سری مکروهات را هم ترک کنیم. دوری از مکروهات، به دوری از حرام و گناه کمک میکند.
پس امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هر کس میخواهد از یاران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، علاوه بر ترک گناه، باید از شبهات هم دوری کند؛ یعنی مواظب باشد که هر چیزی که در آن شبهة عقلی وعرفی است (نه شبهة برخاسته از وسوسه!) مرتکب نشود.»
ترک شبهات میان انسان و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سنخیّت و تشابه به وجود میآورد. البتّه حضرت(علیه السلام) درجات و مقاماتش بینهایت است و این یک درجه از آنهاست. ایشان دریای تقوا و ورع هستند و اینها که ما گفتیم، یک قطره بود. باید قطره شد، آنگاه به دریا پیوست!
نکتة جالب دیگری که از این قسمت از روایت میتوان استفاده کرد، این است که «اهل ورع، اهل کار وکوشش هستند، نه اهل خانه نشستن و کاری با جامعه نداشتن!» زیرا میفرماید: «فلیعمل بالورع؛ یعنی اهل حرکتند، امّا با ورع در میان مردم زندگی میکند. یاران حضرت(علیه السلام) ورع را پشت کفة ترازو و در محلّ کار خود، همراه دارند.»
ویژگی سوم: داشتن محاسن اخلاق
ویژگی سوم یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشتن اخلاق کریمانه است.
این صفاتی که فطرت، به خوبی آنها شهادت میدهد و امامان معصوم(علیه السلام) از آنها مدح و تمجید کردهاند، باید در وجود یار و یاور مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. مانند سه صفتی که در این روایت شریف آمده است.
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «سرور خلقهای نیک وخوب، سه خصلت است؛ اهل انصاف بودن، مواسات با برادران دینی و همواره به یاد خدا بودن.»
پس اوّلین سیّد و سرور اعمال، انصاف است. انسان باید در همه چیز اهل انصاف باشد؛ در داوری میان دیگران، در گفتار، در معامله، در روبهرو شدن با مردم، در نگاه و در هر جایی که بشر در آنجا به رعایت انصاف نیاز دارد.
همین صفت انصاف داشتن اگر در انسان به وجود آید، ربط معنوی و روحی میان او و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برقرار میشود، داستان پیرمرد قفل ساز که به سبب همین منصف بودن، خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میرسید، معروف است.
دومین عملی را که آقای اعمال شمردند، مواسات با برادران دینی است؛ یعنی به آنها در مسائل مالی کمک برساند و یاری کند. خیلی بد است که در میان مسلمانان، شخصی ورشکست شود و کارش به زندان بکشد، امّا همة اطرافیان او میلیونها تومان پول داشته باشند! آیا با این وضع میشود توقّع داشت که از یاران حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود؟! حضرت میفرمایند: «این دوست من است، چرا گرفتاری او را حل نکردید؟!» اولیای خدا در زندگی مواسات داشتند. امامان معصوم(علیه السلام) اهل مواسات بودند.
سومین عمل برجسته، به یاد خدا بودن در همه حال است. چه در خلوت و چه در جلوت؛ چه در میان مردم و چه دور از مردم؛ چه در بیداری و چه در خواب! یاد قلبی و باطنی خدا را در همه حال داشته باشید.
با توجّه به این روایات، روشن میشود که یاران حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دارای چنان ویژگیها و اوصاف برتر و کمنظیری هستند که به حق در این مقام و موقعیّت قرار گرفتهاند و بدین جهت نقش مهمّی در پیروزی آن قیام جهانی خواهند داشت.
تذکّر این نکته ضروری است که ظهور حضرت موقوف به انقضای اجل و سرآمد حکمت وتحقّق شرایط و ظهور علامات است؛ زیرا غیبت حضرت را مدّتی است معلوم و حجاب را مصلحتی و ظهور را شرایطی.